Counters

Thursday, May 19, 2005

متن قرآن

متن قرآن

متاسفانه بعضي از قرآنهاي چاپ عربستان سعودي و ايران و بعضي كشورهاي ديگر مشكل دارد و با نسخه عثمان طه اصلا هماهنگي ندارد. متن آيه چاپ شده عرستان سعودي كه يكي از دوستان فرستاده بودند را در لينك زير ذكر ميكنم .اين آيه مربوط به آيه 7:96 است كه در چاپ اين قرآن اصلا حرف همزه در نظر گرفته نشده است. و اين خود به نوعي تحريف قرآن است.زيرا كه حتي كم شدن يك همزه هم معجزه رياضي قرآن را به هم ميريزد.

www.sharemation.com/godisone/saudia_7_96.gif?uniq=-brsele

اما متن صحيح آيه به شكل زير است:

http://www.submission.org/efarsi/arabic/Surat7_files/7_96.gif

متن اصلي قرآن كه مطابق نسخه اوليه قرآن است در فايل زير قرار دارد اين فايل به صورت متن ساده است و شامل تمام حرفها و همزه ها موجود ميباشد.

www.sharemation.com/godisone/666.zip?uniq=-brsele



چطوري بايد خدا را خواند؟

چطوري بايد خدا را خواند؟

رسمي كه در جامعه ما برقرار است استفاده "يا الله" به جاي سلام و خداحافظي است. و اين بر خلاف آيه قرآن است. زيرا خدا را بايد با حالت خشوع و خفي خواند نه با فرياد . يا الله گفتن نوعي عبادت است نه اينكه براي سلام و خداحافظي استفاده شود.

بعضي از افراد كلمه الله را سي چهل دفعه پشت سر هم تكرار ميكنند و اين به نوعي شبيه دادزدن است و اين برخلاف آيات قرآني است.

[7:55] ادعوا ربكم تضرعا وخفية انه لا يحب المعتدين

[7:205] واذكر ربك في نفسك تضرعا وخيفة ودون الجهر من القول بالغدو والاءصال ولا تكن من الغفلين

Sunday, May 15, 2005

وهابيت

وهابيت

اين روزها هرجا بگوييد فقط خدارا پرستش كنيد فورا به تو ميگويند كه وهابي هستي. اما واقعا وهابيت چيست؟

وهابيت مسلك رايج در عرستان است( شايد خود آنان خود را وهابيت ننامند). اما به طور خلاصه خصوصيات وهابيت را در زير ذكر ميكنيم تا كه به حيله هاي شيطان پي ببريم.وهابيت حيله شيطان بود براي بيزار كردن مردم جهان از يكتاپرستي.

1- وهابيها فكر ميكنند كه فقط خدا را پرستش ميكنند. اما با قراردادن كتابهاي حديث در كنار كتاب خدا دچار شرك شده اند. فرقي كه آنان با مسلمانان عادي دارند اين است كه مسلمانان عادي شركاي فراواني دارند اما اين گروه تعداد شركا را به محمد و كتابهاي حديث و صحابه محدود كرده اند.

2- اصل مهمي كه علماي آنان در مدينه به آن باور عميقي دارند اين است كه :
" نبايد هيچ كس و هيچ چيزي را شريك خدا قرار دهيم مگر اينكه در كتابهاي حديث به آن اجازه داده شده باشد و يا اينكه صحابه آن را انجام داده باشند ! "

3- در مكه و مدينه اگر كسي طوري خوابيده باشد كه با سنت محمد موافقت نداشته باشد با چوب و چماق بيدارش ميكنند! ببينيد واقعا مدعيان توحيد خود در چاه عميق ضلالت به سر ميبرند!!

4- با توجيه نادرست جهاد در راه خدا اسلام را به عنوان ديني ترور پرور معرفي ميكنند. در اين مورد گروههاي تروريست فراواني مثل بنلادن و طالبان و .... به جهانيان تحويل داده اند. در مكتب آنان جهاد = ترور است. و اين در حالي است كه تمام جنگهاي پيامبر به خاطر دفاع از خود بوده است. به آيه زير نگاه كنيد :

[9:13] الا تقتلون قوما نكثوا ايمنهم وهموا باخراج الرسول وهم بدءوكم اول مرة اتخشونهم فالله احق ان تخشوه ان كنتم مؤمنين

[9:13] آيا با مردمي که پيمان خود را شکستند و سعي کردند رسول را بيرون کنند و جنگ را آغاز کردند، نمي جنگيد؟ آيا از آنها مي ترسيد؟ بايد از خدا بترسيد، اگر مؤمن هستيد.


5- تعداد زيادي از علماي آنان در مدينه آنچنان به احاديث معتقدند كه هنوز بر اين باورند (با اين همه پيشرفت و اين همه سفينه هاي فضايي) كه زمين روي نهنگ بزرگي بنا شده است.

6- 38 نفر از علماي برجسته آنان طي يك جلسه چند ساعته قادر به شمارش تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم نبودند. همانطور كه ميبينيد مدعيان توحيد از بزرگترين موانع فهم آيات قرآن هستند.

7- با كمال تعجب ادعاي يكتاپرستي ميكنند و در عين حال به كتابهاي حديثشان چسبيده اند و كتابهاي حديث را شريك خداي يكتا قرار داده اند.

8- تعدادي از آنان هنوز در خواب جنگهاي صليبي هستند و با اين حربه به عمليات تروريستي دست ميزنند. هر چيزي را كه اسم مسيحيت روي آن باشد را دشمن ميپندارند.

ادامه دارد .....

پيام شيعه وسني به تمام جهانيان


پيروان اهل كتاب (فرقه هاي شيعه وسني ) پيامي مهم براي تمام جهانيان دارند كه در زير ذكر ميشود:

" نبايد هيچ كس و هيچ چيزي را شريك خدا قرار دهيم مگر اينكه در كتابهاي حديث به آن اجازه داده شده باشد ! "

اصل بالا از اصول فرقه اي مسلم شيعه وسني است. من اين اصل را اصل فرقه اي مينامم . جالب است كه نظرات اختصاصي شيعيان در كتابهاي مقدس اهل سنت (مثل بخاري) و نظرات اختصاصي سنيها هم در كتابهاي مقدس شيعيان (اصول كافي) يافت ميشود. شما خود ميتوانيد در اين مورد تحقيق كنيد تا به نتيجه برسيد.

مثلا در لينك زير در باب شفاعت سعي شده است كه اصل بالا رعايت شود. و پرستش مقدسين توجيه شود.

http://www.rahpouyan.com/forum/topic.asp?TOPIC_ID=1899

همچنين در لينك زير من مقاله اي تحت عنوان "صلوات فرستادن" نوشتم كه جوابهاي داده شده را در زير ملاحظه بفرماييد.كساني اين جوابها را داده اند كه ادعاي يكتاپرستي دارند. به طور خيلي ساده ملاحظه ميكنيد كه اصل فرقه اي در مورد مدعيان توحيد هم صدق ميكند.

http://www.sonnat.org/articlecomments.php?article_id=9

Thursday, May 12, 2005

اضافي بودن دو آيه آخر سوره توبه


اضافي بودن دو آيه آخر سوره توبه

موضوع اضافه بودن دو آيه آخر سوره توبه نه تنها از طريق معجزات رياضي ثابت ميشود بلكه از نظر تاريخي هم به اثبات ميرسد.

براي مشاهده معجزه رياضي در اين مورد مقاله زير را دانلود كنيد:

http://www.sharemation.com/godisone/128129.zip?uniq=-brsele

19 سال بعد از مرگ آخرين پيامبر خدا محمد كميته اي از جمع آورندگان قرآن تشكيل شد تا كه قرآن را مدون كنند و به ساير مناطق اسلامي بفرستند. هر قسمت از قرآن كه نوشته ميشد بوسيله چندين كاتب وحي تاييد ميشد تا به اواخر قرآن رسيدند سوره توبه يك سوره مانده به آخر بود كه بر محمد رسول خدا نازل شد . نوبت به نوشتن دو آيه آخر سوره توبه شد كه فقط پيش يك نفر بود و آن خزيمه انصاري بود اين دو آيه پيش كسي ديگر از كاتبان يافت نشد. اين دو آيه به احترام محمد رسول خدا اضافه شده بود. اكثريت نويسندگان موافقت كردند به جز علي كه شديدا مخالف اين مورد بود. علي مخالف اضافه شدن به كتاب خدا بود. در اينجا حديث مربوطه در صحيح بخاري اسكن شده است.


http://www.sharemation.com/godisone/h1.gif?uniq=-brsele

علي در خانه اش نشسته بود به او گفتند چرا بيرون نميايي؟ گفت دارد در كتاب خدا چيزي اضافه ميشود تا آن را اصلاح نكنم لباس بيرون نميپوشم.
اين اضافه كردن به قرآن چندين حادثه را به دنبال داشت.

1- جنگ علي با منحرفين قرآن (معاويه و طرفدارانش).در اين جنگها منحرفين قرآنها را بر نيزه ها ميكردند .

2- جنگ معروف كربلا كه حسين بن علي و يارانش در اين راه شهيد شدند. تا بالاخره بعد از مدتها جنگ فضا مقداري آرام شد و مروان بن الحكم به خاطر ترس از جنگ دوباره و دفاع از معاويه دو آيه اضافه شده را تاييد كرد و نسخه هاي فاقد اين دو آيه را به نابودي كشاند.و به اين طريق پيروزي ظاهري با منحرفين بود.


در تاييد اين مورد به يكي از قرانهاي قديمي نگاه كنيد ميبينيد كه همه سوره توبه را مدني دانسته به جز دو آيه آخر كه گفته است مكي است. و اين در حالي است كه كسي (خزيمه انصاري) كه اين دو آيه را نقل كرده بود در آن موقع هنوز مسلمان نشده بود!


http://www.sharemation.com/godisone/sura9.gif?uniq=-brsele
(سر برگ يكي از قرآنهاي قديمي)


علاوه بر آن يكي از قديمي ترين قرآنها در كويت نشان دهنده اين مورد است. جالب است كه اتفاقا صفحه آخر سوره توبه (كه شامل ايات 128و129 است) پاره شده است و اين نشان ميدهد كه آن موقع سر اين دو آيه هميشه احتلاف بوده است و جهت جلوگيري از اختلاف آن صفحه را پاره كرده اند. به طوريكه با توجه به حجم و اندازه صفحه دقيقا متوجه ميشويد كه اين قرآن شامل آن دو آيه نبوده است.

با توجه به اينكه رءوف رحيم در قرآن صفت اختصاصي خداست و براي مخلوق به كار نميرود.اما در آيه 128 سوره توبه صفت رءوف رحيم براي پيامبر به كار برده شده است كه با تعليمات قرآني مخالف است. در اينجا ليست آيه هاي ديگري كه رءوف رحيم در آن به كار برده شده است را ذكر ميكنيم تا كه مشخص شود واقعا آن دو آيه جزو قرآن نيست.

تمام "رئوف رحيم" هاي ديگري كه در قرآن ذكر شده است را ليست ميكنيم.ميبينيم كه همه صفت خدايند نه مخلوق!

[2:143] وكذلك جعلنكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبلة التي كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيرة الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمنكم ان الله بالناس لرءوف رحيم

[9:117] لقد تاب الله على النبي والمهجرين والانصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهم انه بهم رءوف رحيم

[16:7] وتحمل اثقالكم الى بلد لم تكونوا بلغيه الا بشق الانفس ان ربكم لرءوف رحيم

[16:47] او ياخذهم على تخوف فان ربكم لرءوف رحيم

[22:65] الم تر ان الله سخر لكم ما في الارض والفلك تجري في البحر بامره ويمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنه ان الله بالناس لرءوف رحيم

[24:20] ولولا فضل الله عليكم ورحمته وان الله رءوف رحيم

[57:9] هو الذي ينزل على عبده ءايت بينت ليخرجكم من الظلمت الى النور وان الله بكم لرءوف رحيم


دعايي كه همه ما آن را در دلمان داريم دعاي زير است كه بايد فقط و فقط خداي مهربان را رءوف رحيم بدانيم.

[59:10] والذين جاءو من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولاخوننا الذين سبقونا بالايمن ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين ءامنوا ربنا انك رءوف رحيم

Tuesday, May 03, 2005

دين چيست؟


چيزي كه اين روزها در گفتمانهاي مختلف مورد بحث است مورد دين است. در تلويزيون و راديو و اينترنت در مورد دين بحث ميشود اما هيچكدام به محور و جوهره دين پي نبرده اند.هر فرقه اي خود را فرقه راستين مشخص ميكند. ديني كه در رسانه هاي عمومي تبليغ ميشود چيزي جز چند جلد كتاب حديث نيست. اسلامي كه مورد بحث قرار ميدهند يك دين كيلويي است كه در انبارهاي حديث يافت ميشود. چيزي كه در اين تعاريف دين فراموش شده است هدف از دين است. در زير مقاله اي تحت عنوان خيال خام نوشته شده است كه مفهوم دين تسليم به خدا و فرق آن با فرقه هاي فعلي را مشخص ميكند.

http://www.sharemation.com/godisone/dream.htm?uniq=-brsele